کباب غاز نوشته
محمدعلی جمالزاده
بر محور ماجرا و حادثه قرار دارد . یعنی حوادث دست به دست هم می دهند و
داستان را به جلو می برند . پایان داستان هم بر خلاف انتظار اتفاق می افتد
و خواننده ی داستان غافلگیر می شود . داستان ساده و شیرین است و به زبان
عامیانه نوشته شده و پر از اصطلاحات عامیانه و ضرب المثل است . در داستان
به مسائل و مصالح دینی و فرهنگی اشاره هایی شده است ؛ مانند « زبانش چون
ذوالفقار علی از نیام بر آمده » ، « شق القمر می کند » و یا « مانند حضرت
ابراهیم که بخواهد اسماعیل را قربانی کند » .